هرچند براساس سیاستهای واتیکان همواره سفرهای پاپ، با تبلیغات و سروصدای زیاد خبری همراه است. اما این بار فضای تبلیغاتی چندان برای دستگاه خبری واتیکان مساعد نبود. دلایل این موضوع را میتوان در نکات زیر یافت:
1ـ پاپ بندیکت شانزدهم از قبل از دوران مسؤولیت خود، همواره نسبت به ترکیه حساسیت داشته است. نگرانی پاپ از ورود ترکیه به اتحادیه اروپا حتی قبل از اینکه او به این مسند دست یابد،برای آگاهان مسائل واتیکان پوشیده نبود. حقیقت این است که پاپ ورود ترکیه به اتحادیه اروپا را باعث برهم خوردن نظم دینی موجود دانسته و احساس میکند این امر به روند رو به کاهش تأثیر مسیحیت در اروپای فعلی شتاب بیشتری خواهد بخشید. از این رو، وی از جمله شخصیتهای اروپایی است که در مقابل تلاشهای ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا سنگاندازی میکند.
2ـ سخنان چند ماهه گذشته پاپ در آلمان، که بهطور تلویحی حاوی انتقاداتی بر پیامبر اعظم (ص)، قرآن کریم و مسلمانان بود،خشم مسلمانان جهان را برانگیخت. در واکنش به این اظهارات، مسلمانان ترکیه و نیز مقامات دولتی این کشور، ضمن محکوم کردن آن خواستار بازپسگیری و عذرخواهی پاپ شده بودند اما بیاعتنایی پاپ به درخواست بهحق مسلمانان و تنها اکتفا به اظهار تأسف از ناراحتی مسلمانان،موجب شد تا واکنشها در ترکیه و بهویژه در آستانه سفر،شدیدتر باشد.
سومین پاپ
سابقه سفرهای پاپها به ترکیه چندان طولانی نیست. برای نخستین بار پاپ پل ششم در 1976 از این کشور دیدار کرد. در 1979 پاپ ژانپل دوم که به تازگی به این مقام رسیده بود،به ترکیه سفر کرد و پاپ بندیکت شانزدهم سومین پاپی است که از این کشور دیدار میکند.
اهداف سفر پاپ به ترکیه
سفر پاپ به ترکیه هرچند به عنوان یک سفر مذهبی صورت میگرفت که دعوتش از سوی بارتلمئوس رهبر کلیسای ارتدکس ترکیه انجام میشد،اما تردیدی نیست که با اهداف متعدد سیاسی طراحی و برنامهریزی شده بود. از جمله این اهداف میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
1ـ تثبیت موقعیت کلیسای کاتولیک در ترکیه
2ـ کمک به کلیسای ارتدکس در بازیابی موقعیت خود در ترکیه
3ـ تلاش نمادین برای بهبود روابط با مسلمانان که در پی اظهارات نسنجیده پاپ در آلمان به شدت آسیب دیده بود.
4ـ تلاش برای بهبود روابط با کلیسای ارتدکس ترکیه
کلیسای کاتولیک و ارتدکس
برای بیش از هزار سال کلیسای متحد مسیح، یگانه کلیسای شناخته شده بود. اما در سال 1054 میلادی این کلیسا به دو بخش شرقی و غربی تقسیم شد. این جدایی که در تاریخ مسیحیت به نام انشعاب بزرگ شناخته شده، دارای ریشههای سیاسی و مذهبی است.
از لحاظ سیاسی، امپراتوران شرقی قرنها از پاتریارکها حمایت کردهاند. در حالی که امپراتوران روم از پاپها به عنوان رهبران کلیسا جانبداری نمودهاند. رفتهرفته تفاوتها و اختلافات مذهبی نیز هویدا شد.
تا جایی که پاتریارکهای شرق دم از استقلال زده و به انکار مرجعیت پاپ پرداختند. از آن پس کلیسای غربی به عنوان کلیسای کاتولیک رومی و کلیسای قسطنطنیه با عنوان کلیسای ارتدکس یونانی یا شرق شناخته شدند.
به نظر مقامات کلیسای ارتدکس،برای نخستین بار،این کلیسای روم بود که خود را از کلیسای مسیحی اصلی کنار کشید. کلیسای ارتدکس،خود را تداومدهنده آییناصلی مسیح میشمارد. اما از سوی دیگر کلیسای کاتولیک مدعی است،کلیسای شرق برای اولین بار نغمه جدایی را ساز کرد. در هر حال،کاتولیکها، ارتدکسها را « جداشده» و نه «بدعتگذار» تلقی میکنند.
در دوره جنگهای صلیبی شکاف مهمی بین مسیحیت ارتدکس و کاتولیک رومی پیدا شد. در سال 1204 صلیبیان غربی،قسطنطنیه را تصرف و صومعهها،کلیساها، دربار و کتابخانهها را غارت کردند و بسیاری از گنجینههای هنری بیزانس را سوزاندند.
ضربه مهلک همانا استقرار یک اسقف اعظم از کلیسای لاتین و امپراتور در شهر بود. زمانی که در قرن پانزدهم ترکها تهدید به تصرف در قسطنطنیه کردند،تلاشی برای ایجاد وحدت کلیسا صورت گرفت،اما دوام نیاورد. شکاف بین آنها بسیار قدیمی و عمیق بود.
امروزه مهمترین موضوع اختلاف این دو کلیسا بر سر مرجعیت پاپ است. کلیسای ارتدکس مقام و مرجعیت جهانی پاپ را قبول ندارد. البته در میان کلیساهای ارتدکس،بعضی از کلیساهای یونانی مرجعیت پاپ را قبول دارند. با این حال نوعی شبه استقلال دارند و کاتولیکها آنها را کلیساهای «متحد» مینامند.
روابط کلیسای ارتدکس و کلیسای کاتولیک
کلیسای کاتولیک و ارتدکس همواره به چشم دو رقیب جدی به همدیگر نگریستهاند. تاریخ طولانی این روابط تاریخی پرفراز و نشیب و مملو از رقابت بوده است. در دوران اخیر قبل از سقوط اروپای شرقی این روابط تا حدودی آرام و به نوعی با تفاهم همراه بود.
از سوی رهبران دو مذهب گهگاه اقداماتی نمادین برای نشان دادن این تفاهم صورت میگرفت. برای مثال پاپ پل ششم یک بار با پاتریارک استانبول در رم و یک بار نیز در بیتالمقدس دیدار نمود. طی این ملاقاتها طرفین اظهار علاقه کردند تا به یکدیگر نزدیک شده و خصومت هزارساله تاریخی را فراموش کنند.
بعد از فروپاشی بلوک شرق و کمونیسم در اروپای شرقی، رابطه کلیسای ارتدکس با کاتولیکها بهشدت دستخوش تحول شد و عملاً به روابطی خصمانه تبدیل گردید. طی سالهای 1991 و 1992 این روابط بسیار خصمانه بود.
اما در سالهای اخیر تعدیلی بهوجود آمد هرچند نمیتوان این روابط را عادی نامید. در هر حال دلیل این خصمانه بودن،عمدتاً اتهاماتی بود که از سوی کلیسای کاتولیک و رسانههای وابسته به آن، به رهبران کلیسای ارتدکس مبنی بر همکاری با نظامهای کمونیستی وارد شده و نیز تلاشی که از سوی کلیسای کاتولیک برای تغییر کیش ارتدکسهای تازه از بند کمونیسم رسته صورت میگرفت.
این تلاش در ذهن رهبران ارتدکس به عنوان نوعی توسعهطلبی بیمورد ارزیابی میشد که منجر به افزایش بدبینی نسبت به فعالیتهای تبلیغی کاتولیکها در میان ارتدکسها بود.
اختلافات کلیسای ارتدکس و کاتولیک
بهطور کلی در سه زمینه میان این دو کلیسا تفاوت و اختلاف نظر دیده میشود: مدیریت کلیسا،عقاید و دکترین کلیسا،شعائر و اعمال دینی.
مهمترین اختلاف در زمینه مدیریت،در این موضوع متبلور شده که چرا باید امور کلیسا تنها به یک شخص متکی و در او متمرکز باشد؟ چرا هنگامی که این شخص در باب مسائل دینی، آمرانه و مقتدرانه سخن میگوید باید از لغزش و گناهان مصون شمرده شود؟
بر این اساس کلیسای ارتدکس زیر بار مرجعیت پاپ رهبر کلیسای کاتولیک نرفته و اقتدار مذهبی وی را به عنوان تنها جانشین پطرس مقدس به رسمیت نمیشناسد.
اما گذشته از این اختلاف،که به نظر میرسد بیشتر سیاسی است تا دینی،اختلافات متعددی میان دو کلیسای کاتولیک و ارتدکس وجود دارد. مهمترین این اختلافات دینی عبارتانداز:
1ـ اعتقاد کلیسای کاتولیک رومی مبنی بر اینکه روحالقدس هم از پسر منبعث میشود و هم از پدر. این اعتقاد «فیلیوک» نامیده میشود. اما کلیسای ارتدکس معتقد است روحالقدس تنها از پسر نشأت میگیرد و مصدریت به طور مطلق از آن او است.
2ـ براساس اعتقادات کلیسای کاتولیک، علاوه بر بهشت و دوزخ،جایگاهی به نام اعراف وجود دارد. اما کلیسای ارتدکس اعتقاد به اعراف را نمیپذیرد ولی معتقد است در حد فاصل میان بهشت و دوزخ،حالتی است که ارواح در آنجا سعادت جاودانه یا عقوبت ابدی را که سرانجام بدان خواهند رسید،تجربه میکنند.
3ـ کاتولیکها معتقدند حضرت مریم معصومانه باردار شد. اما ارتدکسها معتقدند فقط مسیح بدون گناه اولیه در رحم مریم پرورش یافت و به دنیا آمد،در حالی که مریم عذرا در روز تبشیر از این گناه پاک شد.
4ـ کاتولیکها برآناند که بدن مریم باکره به بهشت برده شد اما ارتدکسها عروج حضرت مریم را جسمانی نمیدانند.1
5 ـ ارتدکسها کسانی را که کلیسای کاتولیک پس از انشعاب در زمره قدیسین محسوب میدارد، به رسمیت نمیشناسند مگر آن که این قدیسین از سوی شوراهای ارتدکس شرقی رسماً مورد تأیید قرارگرفته باشند.
علاوه بر اختلافات اعتقادی فوقالذکر، ارتدکسها در آداب و رسوم دینی نیز با کاتولیکها اختلافاتی دارند. اهم این اختلافات از این قرارند:
1ـ کلیسای ارتدکس شرقی مراسمی را که پاپها بهطور سنتی معمول میدارند و بر این اساس که چون مرجع اصلی و سرپرست کلیسا به شمار میآیند پس قدرت دارند تا حسنات اضافی مسیح، باکره مبارک و قدیسین را به دیگران منتقل سازند، مورد تأیید قرار نمیدهند.
2ـ آیین کاتولیک رومی، طلاق میان زن و شوهر را اصلاً نمیپذیرد، در حالی که ارتدکسها تحت شرایط خاصی حکم طلاق را از طریق کلیسا صادر میکنند.
3ـ در کلیسای کاتولیک رومی کسی که به سن رشد (معمولاً حدود دوازدهسالگی) نرسیده باشد، حق شرکت در مراسم عشای ربانی را ندارد. در حالی که در کلیسای ارتدکس میتوان پس از تعمید در افخاریستیای مقدس شرکت کرد.
4ـ در کلیسای کاتولیک مراسم تثبیت را معمولاً برای افراد بین هفت تا دوازده سال انجام میدهند. در حالی که کلیسای ارتدکس رسم تدهین را به جای مراسم تعمید به جا میآورد.
5ـ در کلیسای کاتولیک، برای تمامی شماسها، کشیشان و اسقفها کاتولیک، تجرد امری اجباری است. حال آن که در آیین ارتدکس تنها اسقفها باید مجرد باشند و برای دیگران تجرد امری الزامی و اجباری نیست.
6 ـ کاتولیکهای رومی آیین تعمید را با پاشیدن آب بر سر شخصی که تعمید مییابد انجام میدهند، در صورتی که کلیسای ارتدکس این سنت را با سه بار فرو شدن در آب برگزار میکند.
7 ـ در کلیسای کاتولیک، در مراسم شراکت مقدس نان فطیر مصرف میکنند. در حالی که در کلیسای ارتدکس در افخاریستیای مقدس نانی را به کار میبرند که همانند نان شام آخر خمیر آن ترشیده باشد.
8 ـ کلیسای کاتولیک رومی، نان و شراب مقدس را به عنوان نمادی از جسم و خون مسیح فقط میان روحانیان تقسیم میکند، در حالی که در کلیسای ارتدکس همه میتوانند از آن بهرهمند شوند.
9ـ در کلیسای کاتولیک رومی، یک کشیش مجاز است در یک روز چندین عشای ربانی را در یک محراب برگزار کند، در حالی که در کلیسای ارتدکس در هر روز فقط یک بار میتوان این آیین را برگزار نمود.
نقاط تشابه کلیسای کاتولیک و ارتدکس
باید توجه داشت که علیرغم اختلافات موجود میان این دو کلیسا، همانندیهای زیادی میان این دو جریان مسیحی وجود دارد. اصول بنیادین هر دو کلیسا مبتنی بر احکام شوراهای هفتگانهای است. آخرین آنها در سال 787 میلادی به منظور وحدت جهان مسیحیت تشکیل گردید.
کاتولیکها و مسیحیان ارتدکس با اعتقاد به مرجعیت سنت، از بیشتر گروههای مسیحی دیگر متمایز میشوند. هر دو در کنار کتاب مقدس،نیاز به مرجعیت دینی را که مبتنی بر تجربهها و اعمالی فراتر از کتاب مقدس است،مسلم میگیرند.
آنان در یک نظام اعتقادی باستانی مشترکاند و دلمشغولیهای عبادیای دارند که سایر فرقههای مسیحی تنها تاحدی آن را میپذیرند. همچنین هر دو شاخه فوقالذکر، اهمیت ویژهای برای حیات رهبانی و زندگی کاملاً دینی قائلند.
واکنش مسلمانان ترکیه به سفر پاپ
در هر صورت، واکنش مسلمانان به این سفر با خوشامدگویی همراه نبود. مسلمانان ترکیه با شناختی که از پاپ و دیدگاههای وی در مورد اسلام و نیز در مورد خود داشتند،تلاش کردند تا با تجمعات اعتراضآمیز سازماندهی شده،خشم خود را نسبت به این سفر ابراز کنند.
از این رو در شهرهای مهم ترکیه تظاهرات گسترده مسلمانان به مدت چند روز برپا شد. در تظاهرات شهر استانبول حدود بیست هزار نفر شعار میدادند «کسی که به دین اسلام توهین میکند، حق ندارد به کشور ما بیاید.» یک گروه تظاهرکننده در اعتراض به سفر پاپ، مسجد ایاصوفیه در استانبول را اشغال کردند.
در پی این اقدام، پلیس ترکیه وارد عمل شد و 39 نفر از اعضای جنبش اسلامی حزب اتحاد بزرگ را دستگیر کرد. گفته شده است که این حزب به گروه موسوم به گرگهای خاکستری که در سوءقصد به ژانپل دوم ـ پاپ سابق ـ دست داشتند،نزدیک است.
واکنش واتیکان به این خبرها آن بود که اینگونه حوادث موضوعات کوچکی هستند که نباید اصل دیدار پاپ را زیر سؤال ببرند.
همچنین علی بارداک اوغلو رئیس اداره امور دینی ترکیه در مصاحبهای با روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا مورخ 28 نوامبر اظهار داشت: «به پاپ به عنوان یک مهمان خوشامد میگویم و چنانچه در جریان مذاکرات فرصتی پیش آید من اشتباه او را در رگنزبورگ یادآور خواهم شد.
این اشتباهات از لحاظ تاریخی و اطلاعات نادرست وی در این رابطه است. پاپ ارزشهای اسلامی همچون قرآن، پیامبر و ایمان به خدا را مورد حمله قرار داد. او دین ما را عامل مشکلات معرفی نمود که این اشتباهی عظیم است.
انتقاد از قرآن و معرفی نمودن آن به عنوان منشأ یا منبع خشونت،حاکی از عدم اطلاع از اسلام بوده و اشتباه دیگر او مرتبط نمودن دین و عدم عقلانیت در اسلام است.» وی در این مصاحبه آمادگی خود را برای مناظره با راتزینگر اعلام نمود.
با این حال،پاپ،شاید به منظور تلطیف جو موجود در روابط اسلام و مسیحیت،همراه با مفتی استانبول،از مسجد این شهر بازدید کرده و سخنانی مبنی بر احترام به مسلمانان بر زبان آورد. امری که هر چند به تنهایی چندان نشان مثبتی نیست،اما در شرایط فعلی،شاید اندکی از شدت خشم مسلمانان بکاهد.
واکنش مقامات سیاسی ترکیه
براساس اخبار منتشره،مقامات ترکیه هر چند بر حسب ظاهر میخواستند تشریفات دیپلماتیک را طی این سفر رعایت کنند،اما با بهانههای دیپلماتیک که همگان دلایل آن را میدانستند، ملاقاتها را محدود کردند.
نخستوزیر ترکیه تنها در فرودگاه با پاپ دیدار کرد. رسانههای ترکیه دلیل برخورد سرد اردوغان با پاپ را اعتراض وی به سخنان پاپ در آلمان قلمداد کردند. همچنین قبل از سفر پاپ به ترکیه اردوغان در مصاحبه با گزارشگر تلویزیون ایتالیا با اشاره به نطق پاپ در آلمان از توهین به پیامبر اکرم سخن به میان آورده بود.
وی در این مصاحبه اظهار امیدواری کرده بود که پاپ از دعوت او مبنی بر ائتلاف میان تمدنها در جهت برقراری صلح در قرن حاضر حمایت کند.
روزنامههای ایتالیا سخنان اردوغان را در مورد سفر پاپ، دوستانه یا صمیمانه تلقی نکردند. او در مصاحبههای خود با تأکید گفته بود صحبتهای ضد و نقیض پاپ در مورد اسلام در سپتامبر گذشته را فراموش نکرده است. «ما هیچگاه اجازه توهین به ادیان دیگر را به خود ندادهایم.
بالعکس دین اسلام ما را وادار میکند که ادیان دیگر را محترم بشماریم. ما به پاپ خوشامد میگوییم، اما پاپ مانند هر کس دیگری که به این کشور میآید باید به حضرت محمد (ص) احترام بگذارد.»2
دستاوردهای سفر پاپ برای کلیسای کاتولیک
به نظر میرسد سفر پاپ به ترکیه علیرغم برنامهریزیهای صورت گرفته از قبل،برای کلیسای کاتولیک دستاورد زیادی به همراه نداشت. زیرا برخلاف سفرهای پاپ قبلی که معمولاً با استقبال مردمی گسترده روبرو میشد، حوادث چند ماه اخیر، که در پی اظهارات پاپ در جهان اسلام به وقوع پیوست، موجب شد تا کلیسای کاتولیک نتواند بهرهبرداری لازم را داشته باشد.
مقامات این کلیسا تا آخرین روزهای قبل از سفر این نگرانی را داشتند که مبادا بر اثر فشار گروههای اسلامی، سفر لغو شود. در هر حال هرچند سفر لغو نشد، اما نتوانست برای کلیسای کاتولیک موفقیت زیادی را به ارمغان بیاورد.
دستاوردهای سفر پاپ برای مسلمانان
مسلمانان ترکیه از فرصت حضور پاپ در این کشور، حداکثر بهرهبرداری را کردند. آنان انتقادات خود را نسبت به سیاستهای پاپ در مخالفت با حضور ترکیه در اروپا و نیز سخنان پاپ در آلمان، مطرح نموده و توجه جهانیان را به اهمیت و ضرورت برخورد صحیح با اسلام و مسلمانان جلب کردند.
این موضع، توجه علاقهمندان به مسائل اسلام و مسیحیت را به خود جلب کرد. رسانههای ایتالیایی نوشتند: «دست پاپ به سمت آنکارا دراز شد»3، «پاپ: برای ما و اسلام یک خدا وجود دارد.»
دستاوردهای سفر پاپ برای دولت ترکیه
دولت ترکیه، که از سالها قبل برای ورود به اتحادیه اروپا فعالیتهای زیادی را انجام داده و تلاش کرده است تا موانع و بهانههای اروپا را یکی پس از دیگری برطرف کند،از این فرصت استفاده کرد تا رسماً موافقت پاپ را برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا اخذ کند.
براساس اعلام خبرگزاریها، نخستوزیر ترکیه پس از دیدار با پاپ اعلام کرد که وی مخالفتی با پیوستن ترکیه به اتحادیه ندارد. به نظر میرسد این موضوع دستاورد سیاسی مهمی برای ترکیه است.
هرچند قبل از انجام این سفر، دومنیک مامبرتی وزیر خارجه جدید واتیکان در مصاحبه با روزنامه اونیره مورخ 26 نوامبر در این زمینه اظهار داشته بود:«واتیکان هیچ موضع رسمی در اینباره اظهار نکرده است ولی بدیهی است که با دقت این موضوع را دنبال میکند.
بهطور حتم مقر مقدس (واتیکان) معتقد است که در صورت پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا این کشور باید به تمامی پارامترهای سیاسی توافق شده در کپنهاگ مورخ دسامبر 2002 بهخصوص آزادی دینی و توصیههای مندرج در تصمیمات مربوط به اصول، اولویتها و شرایط قید شده در همکاری برای عضویت ترکیه مورخ 23 ژانویه 2006 بهطور کامل پاسخ دهد.»
دستاوردهای سفر پاپ برای مسیحیان ترکیه
هرچند مسیحیان ترکیه، در مقابل جمعیت مسلمانان،اقلیت ناچیزی را تشکیل میدهند، اما با توجه به سابقه تاریخی این کشور به عنوان یکی از کانونهای مسیحیت، همواره خواستار توجه بیشتر دولت بوده و آزادی بیشتری را مطالبه کردهاند.
اما علیرغم این درخواستها، دولتهای لائیک ترکیه به دلایلی نتوانستهاند به خواستههای آنان توجه ویژهای مبذول دارند. این موضوع، همواره از سوی غربیان در مذاکرات سیاسی مطرح شده و خواستار انفتاح بیشتر ترکیه نسبت به این اقلیت مسیحی بودهاند.
پاپ در سخنان خود چه قبل و چه هنگام سفر، به این نکته اشاره داشته است. اما اینکه درخواست وی مبنی بر آزادی بیشتر مسیحیان تا چه حد مورد قبول دولت قرار گیرد، امری است که تنها با گذشت زمان میتوان آثار آن را مشاهده کرد.
هرچند به نظر بعید میرسد سیاستهای دولت ترکیه در قبال مسیحیان که طی چند دهه گذشته تقریباً ثابت بوده، با سفر پاپ، تغییر اساسی پیدا کند، با این حال چنانچه ترکیه احساس کند این امر میتواند تأثیری مثبت در روند ورود این کشور به اتحادیه داشته باشد، ممکن است در چهارچوب قانون اساسی، اقداماتی را انجام دهد.
*سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در واتیکان
1ـ ارتدکسها حضرت مریم را بیش از بقیه قدیسین محترم میشمارند اما برای او منزلتی الهی قائل نیستند. آنان او را صرفاً برای فیض عظمی و ندایی که از جانب خداوند به وی رسیده مورد تکریم قرار میدهند. آنان معتقدند مریم عملاً مرتکب هیچ گناهی نشده است، گرچه از گناه نخستین مبری نبوده است.
2ـ روزنامه لارپوبلیکا،مورخ 24 نوامبر 2006
3ـ روزنامه لارپوبلیکا، مورخ 29 نوامبر 2006